- ۰ نظر
- ۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۵۶
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم مشتعل شود.
مجموعه آثاراستادمطهرى⚜، ج22، ص: 525
عنوان: | تجلیل از شخصیت شهید مطهری و خدمات و آثار علمی وی |
تاریخ: | 09/02/1360 |
محل: | تهران، جماران |
موضوع: | تجلیل از شخصیت شهید مطهری و خدمات و آثار علمی وی |
مناسبت: |
|
|
بسم اللّه الرحمن الرحیم
سالروز شهادت شهیدی مطهر است که در عمر کوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود. او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی، با زبان مردم و بیقلق[1]و اضطراب، به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بیاستثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت میگرفت، برای عارف و عامی سودمند و فرحزا است امید آن بود که از این درخت پرثمر، میوههای علم و ایمان بیش از آنچه به جا مانده، چیده شود و دانشمندانی پربها تسلیم جامعه گردد. معالأسف دست جنایتکاران مهلت نداد[2]و جوانان عزیز ما را از ثمرۀ طیبۀ این درخت برومند محروم نمود، و خدای را شکر که آنچه از این استاد شهید باقی است، با محتوای غنی خود مربی و معلم است. مرحوم شهید استاد مرتضی مطهری به ابدیت پیوست، خدایش با رحمت خود با موالیانش محشور فرماید.
روحاللّه الموسوی الخمینی
1 - قَلَق: ناآرام و بیقرار زبانِ بیقلق: گفتار آرام و آرامشبخش. |
2 - آقای مرتضی مطهری، فیلسوف و متفکر بزرگ و عضو شورای انقلاب، در 11 اردیبهشت سال 1358 به دست گروهک تروریستی فرقان به شهادت رسید. |
١- همیشه با وضو بود و به این کار توصیه می کرد .
2- به طبیعت علاقه وافر داشت و گاه ساعتها در نقاط با صفا می نشست و تفکر می کرد.
3- نماز شب را همیشه بپا می داشت .
4- در حین بیان مطالب علمی ، آنچنان بود که از اطراف غافل می شد .
5- شبها قبل از خواب ، حدود بیست دقیقه قرآن می خواند.
6- نسبت به انجام فرائض فرزندان ، نظارت دقیق داشت .
7- به فقرا و مستمندان کمک می کرد به طوری که برخی موارد آن ،بعد از شهادتش آشکار شد.
8- مطالب قابل توجه را در هر فرصت مناسب و به طور منظم یادداشت می کرد .
9- در حاشیه کتابهایی که مطالعه می کرد ، عنوان یا خلاصه مطالب و یا اشکالات وارده را می نوشت .
10- در برخورد با انحرافات فکری ، از جوّ حاکم بر اجتماع واهمه ای نداشت ، جو ناسالم را می شکست و گاه با دوستان نزدیک خود نیز در بیان حق در می آمیخت .
11- از جوانی علاقه وافری به شهید شدن داشت و به افراد می سپرد تا در این مورد برایش دعا کنند .
12- برای پدر و مادر و اساتید خود احترام وصف ناپذیری قائل بود .
13- صدای گریه بلند او هنگام خواندن روضه سیدالشهدا "ع" ، مناجات شبانه و فوت پدر و مادر مشاهده می شد .
14- بعد از نماز مغرب و عشا ، سجده های طولانی داشت .
15- از شهرت و مرید پروری گریزان بود .
16- محاسن خود را خضاب می کرد .
17- از تظاهر - چه در امور عبادی و چه در امور اجتماعی و سیاسی - بشدت پرهیز داشت .
18- بسیار متین و پر هیبت بود و در عین حال ، در موارد لزوم مَزّاح و نکته پرداز بود.
19- عبارت ِ " اُفَوِضُ اَمری اِلی الله ، اِنَّ الله َ بَصیرٌ بالعِباد" را در قنوت و هنگام ذکر گفتن ، زیاد قرائت می کرد.
20- به دستگیریهای خداوند ایمان داشت و در شرایطی که دشمنانش کار را بر او سخت می کردند صبور و امیدوار به امدادهای الهی بود .
از کتاب : شیخ شهید ، انتشارات صدرا ، صفحه 56.